آشنایی با مدیریت رفتار سازمانی و مدل های آن

85
مدیریت رفتار سازمانی

مدیریت رفتار سازمانی (Organizational Behavior Management یا OBM) یکی از مهم‌ترین مباحث در حوزه مدیریت منابع انسانی و روانشناسی سازمانی است که نقش کلیدی در موفقیت سازمان‌ها ایفا می‌کند. این مفهوم به بررسی رفتار افراد، گروه‌ها و ساختارهای سازمانی می‌پردازد تا با شناسایی و اصلاح الگوهای رفتاری، عملکرد کلی سازمان بهبود یابد.

در واقع، مدیریت رفتار سازمانی مجموعه‌ای از اصول، تکنیک‌ها و برنامه‌هاست که به مدیران کمک می‌کند تا با ایجاد انگیزه، بهبود ارتباطات، افزایش رضایت شغلی و ارتقاء فرهنگ سازمانی، نیروی انسانی کارآمدتر و متعهدتری داشته باشند. این رویکرد نه‌تنها باعث افزایش بهره‌وری کارکنان می‌شود، بلکه بهبود قابل توجهی در تعامل با مشتریان و دستیابی به اهداف استراتژیک سازمان به همراه دارد.

در این مقاله از وبلاگ یگانه سافت، شما با شش مرحله‌ی کلیدی اجرای مدیریت رفتار سازمانی آشنا می‌شوید؛ مراحلی که پایه و اساس موفقیت در اجرای OBM هستند و به سادگی می‌توانند مسیر رشد و تعالی سازمانی را هموار کنند.

اگر به دنبال آینده شغلی پایدار در حوزه منابع انسانی، روانشناسی صنعتی یا مدیریت کسب‌وکار هستید، آشنایی و تسلط بر مدیریت رفتار سازمانی می‌تواند سکوی پرتاب شما باشد. مطالعه این حوزه به شما کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از عملکرد منابع انسانی در محیط‌های کاری واقعی داشته باشید و با ابزارهایی علمی، تغییرات مؤثری ایجاد کنید.

رفتار سازمانی چیست؟

رفتار سازمانی یا همان Organizational behavior مطالعه چگونگی رفتار افراد و گروه‌ها در یک سازمان و تأثیر این رفتار و تعاملات بر عملکرد سازمان در جهت هدف یا اهداف آن است. این رشته تحصیلی مدیریتی به بررسی تأثیر عوامل مختلف بر رفتار در یک سازمان می‌پردازد. تمرکز رفتار سازمانی حول محور بهره وری کارکنان است. به عنوان مثال، مطالعات رفتار سازمانی نشان داده است که کارکنانی که احساس ارزشمندی و قدردانی می‌کنند، انگیزه و بهره‌وری بیشتری دارند که منجر به رشد سود سازمان می‌شود.

بنابراین، رفتار سازمانی بر این اصل تمرکز دارد که سازمان‌ها برای دستیابی به نتایج مطلوب، مانند بهره‌وری، رفاه کارکنان یا رضایت شغلی کارکنان در محل کار، از چه روش‌هایی برای مدیریت بهتر، تغییر و بهبود رفتار استفاده می‌کنند.

مدل‌های رفتار سازمانی چارچوب‌هایی مفهومی هستند که برای تحلیل و درک بهتر رفتار افراد و گروه‌ها در محیط‌های کاری طراحی شده‌اند. این مدل‌ها با ترکیب جنبه‌های اجتماعی، روان‌شناختی و ساختاری سازمان، به مدیران و رهبران سازمانی کمک می‌کنند تا پیچیدگی‌های رفتار کارکنان را بهتر بشناسند و بر اساس آن، تصمیمات مؤثرتری بگیرند.

مدل‌های رفتار سازمانی در واقع به عنوان ابزارهای کاربردی مدیریت عمل می‌کنند؛ ابزاری برای تفسیر تعاملات میان کارکنان، بخش‌ها و واحدهای مختلف سازمان که نقش مهمی در بهبود بهره‌وری، ارتقاء رضایت شغلی، افزایش انگیزه و سلامت سازمانی دارند.

پنج مدل اصلی رفتار سازمانی که در ادبیات این حوزه شناخته شده‌اند، عبارتند از:

  1. مدل استبدادی (Autocratic Model): بر پایه قدرت و فرمان است. در این مدل، تصمیم‌گیری کاملاً متمرکز است و نقش کارکنان محدود به اجرای دستورات است.

  2. مدل حمایتی (Supportive Model): بر ایجاد انگیزه از طریق حمایت مدیران از کارکنان تأکید دارد و به نیازهای روانی و اجتماعی کارکنان توجه می‌کند.

  3. مدل مراقبتی (Custodial Model): تمرکز بر تأمین امنیت مالی و رفاهی کارکنان دارد و سعی می‌کند با فراهم کردن مزایا و پاداش‌ها، رضایت آن‌ها را جلب کند.

  4. مدل مشارکتی (Collegial Model): بر همکاری، اعتماد متقابل و کار تیمی استوار است و سعی دارد حس مالکیت و مسئولیت‌پذیری را در میان کارکنان ایجاد کند.

  5. مدل سیستمی (System Model): پیشرفته‌ترین مدل است که بر پایه نظریه‌های سیستمی شکل گرفته و به سازمان به عنوان یک کل یکپارچه و پویا نگاه می‌کند که در آن تعامل بین اجزای مختلف، تعیین‌کننده موفقیت کلی است.

درک درست این مدل‌ها به مدیران کمک می‌کند تا سبک رهبری متناسب با فرهنگ و اهداف سازمان خود را انتخاب کرده و محیطی پویاتر، انسانی‌تر و کارآمدتر ایجاد کنند.

    رفتار سازمانی چیست

    مدیریت رفتار سازمانی چیست؟

    همه مشاغل دارای فرهنگ و قوانین داخلی هستند که منحصر به شرکت آن‌هاست. هر کارمند علاوه بر مجموعه مهارت‌های خاص دارای شخصیتی با ارزش‌ها و باورهای ذاتی است و این ارزش‌ها و باورها نحوه تعامل او در گروه‌های کاری، با سایر کارکنان و مدیریت را تعیین می‌کند. مدیریت رفتار سازمانی (OBM) یک رویکرد علمی اثبات شده و مبتنی بر شواهد برای بهینه سازی عملکرد سازمانی است. این حوزه مدیریتی یک راه عالی برای بهبود شرایط محل کار و افزایش رضایت و بهره وری کارکنان است. همچنین می‌تواند به شما در تعیین اهداف دست یافتنی و در عین حال بالا بردن راندمان کارکنان کمک کند. این استراتژی مدیریتی می‌تواند به مدیران اجازه دهد تا از طریق رویکردی علمی در تحلیل اطلاعات مهم و انجام تغییرات ضروری، محل کار خود را بهبود بخشند.

    سیستم‌های اطلاعاتی مدیریت، به مدیران و کارکنان در زمینه گردش اطلاعات در سازمان کمک می‌کند. یکی از پرکاربردترین آنها اتوماسیون اداری تحت وب است. در این سیستم، گردش مکاتبات اداری در سازمان مورد توجه قرار می‌گیرد. استفاده از این سیستم‌ها در بهبود روابط رفتار سازمان تأثیر دارد.

    اهداف مدیریت رفتار سازمانی

    یکی از اهداف اصلی مدیریت رفتار سازمانی (Organizational Behavior Management یا OBM)، درک عواملی است که به افزایش انگیزه و رضایت شغلی کارکنان منجر می‌شود. مدیران با تحلیل رفتار کارکنان و شناخت نیازها، می‌توانند سیاست‌ها و رویه‌های موثرتری برای ایجاد محیط کاری مثبت و کارآمد اتخاذ کنند.

    سازمان‌ها از معیارهای مختلفی برای اندازه‌گیری رضایت شغلی استفاده می‌کنند، اما مؤلفه‌های رایج در بیشتر آن‌ها عبارتند از:

    • سیستم پاداش عادلانه و شفاف

    • وظایف جذاب و معنادار

    • شرایط کاری مطلوب

    • وجود مدیران توانمند و ارتباط‌محور

    OBM نه‌تنها به کارکنان کمک می‌کند تا شناخت بهتری از خود و نقش‌شان در سازمان داشته باشند، بلکه ابزاری راهبردی برای مدیران محسوب می‌شود. با استفاده از چارچوب‌هایی مانند چرخه دمینگ (PDCA)، مدیران می‌توانند فرآیند بهبود مستمر را در سازمان پیاده‌سازی کرده و عملکرد بخش‌های مختلف را بهینه‌سازی کنند.

    از دیگر اهداف کلیدی مدیریت رفتار سازمانی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    • افزایش عملکرد و بهره‌وری شغلی

    • بهبود سطح رضایت و وفاداری کارکنان

    • ترویج نوآوری و تفکر خلاق در سازمان

    • ارتقاء مهارت‌های رهبری و مدیریتی

    • تقویت تعامل با مشتریان و بهبود خدمات‌رسانی

    • نهادینه‌سازی رفتارهای اخلاقی در محیط کار

    • ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت و پایدار

    مدیران برای دستیابی به این اهداف، ممکن است از تکنیک‌های متنوعی مانند بازطراحی ساختار سازمانی، اصلاح فرآیند ارزیابی عملکرد، یا بازآرایی تیم‌ها استفاده کنند. درک عمیق از انگیزه‌های کارکنان، نقشی حیاتی در طراحی سیاست‌های منابع انسانی و ساختارهای مدیریتی ایفا می‌کند و در نهایت موجب افزایش بهره‌وری، تعهد سازمانی و مزیت رقابتی پایدار می‌شود.

    افزایش بهره وری و مدیریت رفتار سازمانی

    براساس مطالعاتی که در گذشته انجام شده است، کارکنانی که با نگرش مثبت هستند و در محل کار حاضر می‌شوند بسیار خلاق‌تر از سایرین هستند و همیشه راهکارهای خلاق برای حل مسائل ارائه می‌دهند. همچنین استفاده از سیستم‌های اداری مالی همچون نرم افزار اتوماسیون اداری تحت وب ، نرم افزار بایگانی و سایر سیستم‌های اداری و مالی و یا نرم افزارهای تحت وب که کار را برای کارکنان راحت‌تر می‌کنند نیز در افزایش بهره وری و ایجاد یکپارچگی در محیط کار تأثیر دارند.

    اهداف مدیریت رفتار سازمانی

    مراحل انجام مدیریت رفتار سازمانی

    1. اهداف خود را مشخص کنید

    قبل از شروع اجرا این حوزه مدیریتی، مهم است که بدانید نتیجه مطلوب شما چیست. اهداف مؤثر قابل اندازه گیری هستند، مانند افزایش بهره وری تا 15 درصد یا کاهش صدمات حین کار تا 30 درصد. شما باید این معیارها را به وضوح تعریف کنید تا همه افراد درگیر در این فرآیند به راحتی از مراحل انجام آن مطلع شوند.

    2. رفتارهای هدف را مشخص کنید

    در این مرحله تصمیم بگیرید که چه رفتارها و نتایجی می‌تواند منجر به دستیابی به اهداف مورد نظر شود. اگر بهره‌وری به دلیل عدم وجود ارتباطات سازمان یافته در پروژه‌ها کاهش می‌یابد، باید راه‌هایی برای رفع مشکلات ارتباطی پیدا کنید. برای پیگیری نتایج لازم برای افزایش بهره وری به میزان مورد نظر، می‌توانید تصمیم بگیرید که چه تعداد پروژه در ماه باید تحویل داده شود.

    3. معیارها را ایجاد کنید

    اهداف سازمانی خود را با اعداد تعریف شده مشخص کنید. به عنوان مثال، برای افزایش بهره‌وری تا 15 درصد در یک سال، می‌توانید تعداد جلسات مشخصی را در ماه تعیین کنید تا پروژه‌ها در مسیر خود قرار بگیرند و حداقل پنج پروژه در ماه باید به موقع تحویل داده شوند. اگر می‌خواهید ایمنی را بهبود ببخشید، می‌توانید روی شناسایی کارکنان به خاطر ایمنی و مسئولیت‌پذیری ویژه تمرکز کنید.

    4. مشکلات را درک کنید

    بسیاری از اتفاقاتی که در محل کار رخ می‌دهد می‌تواند بر عملیات روزانه و توانایی کارکنان برای دستیابی به اهداف تأثیر بگذارد. اگر می‌خواهید تیم خود را با مدیریت رفتار سازمانی بهبود ببخشید، به داده‌های پشت مسائلی که می‌خواهید اصلاح کنید توجه نمایید. چهار دلیل احتمالی مشکلات را ارزیابی کنید:

    • سابقه رخ دادن آن
    • دانش و مهارت کارکنان
    • تجهیزات و فرآیندهای کاری
    • عواقب

    به عنوان مثال، اگر می‌خواهید ایمنی محل کار را بهبود ببخشید، می‌توانید تجهیزات فعلی و روش‌های انجام کار را بررسی کنید. همچنین باید بدانید که آموزش کارکنان کافی است یا خیر.

    5. یک راه حل بسازید

    برای دستیابی به اهداف، درک چگونگی حل مشکلاتی که در شرکت خود کشف کرده‌اید، بسیار مهم است. اگر از طریق داده‌ها متوجه شدید که آموزش ناکافی منجر به مسائل ایمنی می‌شود، ایجاد یک برنامه آموزشی جدید برای نیروی کار راه حل مناسبی است. به طور مشابه، اگر کارمندان به دلیل ناآگاهی از آنچه از آنها انتظار می‌رود، بهره‌وری کمی دارند، بهبود ارتباطات می‌تواند این مشکل را برطرف کند.

    6. معیارها را ارزیابی کنید

    در طول این فرآیند، معیارهای ایجاد شده در ابتدای شروع کار را مرور کنید. داشتن داده‌های مربوط به معیارها در شروع فرآیند، در طول هر گونه تغییر و زمانی که تغییرات کامل می‌شوند، بسیار مهم است. این اطلاعات می‌تواند به شما کمک نماید چگونگی تأثیر تغییرات در حال اجرا بر کارکنان و سازمان را درک کنید. سه حوزه از نتایج وجود دارد که می‌توانید ارزیابی کنید:

    • نتایج تغییر رفتار: این نتایج به نحوه واکنش کارکنان و مدیران به تغییرات مربوط می‌شود. به عنوان مثال، اگر تعداد جلسات اطلاع رسانی وضعیت پروژه‌ها افزایش یافته باشد، می‌توانید ببینید که این تغییر چگونه بر همه کارمندان مربوطه تأثیر گذاشته است.
    • قابل قبول بودن راه حل: این نتیجه به شما می‌گوید که آیا اعضای تیم این تغییر را پذیرفته‌اند و آیا مایل به پذیرش بیشتر هستند یا خیر. این امر مستلزم درک احساسات همه کارکنان تحت تأثیر و ارزیابی جوانب مثبت و منفی هر فرآیند جدید است.
    • نتایج هزینه-فایده: این نتیجه شما را راهنمایی می‌کند که آیا هزینه از نظر پول، زمان کارمند یا سایر هزینه‌های مرتبط ارزش آن چیزی که به دست می‌آورید را دارد یا خیر. شاید سرمایه گذاری در تجهیزات جدید بتواند تعداد آسیب دیدگی کارکنان را در طول سال کاهش دهد.

    شرکتی که فاقد یک مدل رفتار سازمانی قوی است، هیچ کدام از کارکنان آن نمی‌دانند چه انتظاراتی از آن‌ها وجود دارد یا مدیریت آن در ارتقاء کار تیمی شکست می‌خورد. رفتار سازمانی می‌تواند باعث شود کارکنان فرهنگ یک شود.

    سید حسین نقویمشاهده نوشته ها

    من سابقه طولانی در حوزه راهکارهای سازمانی دارم و سالها در حوزه فروش و بازاریابی محصولات و خدمات آن فعالیت کرده ام. در کنار تجربیات در حوزه فروش با توجه به علاقه زیادی که به حوزه دیجیتال مارکتینگ داشتم وارد این حوزه شدم و پس از گذراندن دوره های مختلف وارد حوزه seo شدم و به کسب تجربه پرداختم.

    بدون دیدگاه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *