در هر کسبوکاری، به ویژه در صنایع تولیدی، دستیابی به یک جریان کار منظم و بدون وقفه، آرزوی هر مدیر و مهندس تولیدی است. برای رسیدن به این هدف، ابزارهای مختلفی وجود دارند که به کمک آنها میتوان فرآیندهای تولید را تحلیل و بهینه کرد. یکی از این ابزارها، مفهومی کلیدی با نام زمان تکت است. زمان تکت به شما این امکان را میدهد، ریتم تولید خود را با ریتم تقاضای مشتری، هماهنگ کرده و از تولید بیش از حد یا کمتر از نیاز، جلوگیری کنید.
بسیاری از شرکتها با درک و بهکارگیری صحیح این مفهوم، توانستهاند بهرهوری را افزایش و هزینههای عملیاتی را به طور چشمگیری کاهش دهند. این مفهوم، نه تنها در صنایع بزرگ، بلکه در استارتاپها و کسبوکارهای کوچک هم کاربرد دارد و میتواند به آنها در بهبود عملکرد و رقابتپذیری کمک کند. در ادامه با این مقاله از یگانه سافت همراه باشید تا اطلاعات کاملی در رابطه با زمان تکت و هر مفهومی که به آن مرتبط است، در اختیارتان قرار دهیم.
زمان تکت چیست؟
زمان تکت (Takt Time) یک مفهوم اساسی در سیستمهای تولید است که به شما میگوید، برای پاسخگویی به تقاضای مشتری، هر محصول باید در چه بازه زمانی تولید شود. واژه Takt ریشه آلمانی دارد و به معنای ضربان یا ریتم است. این مفهوم در واقع، ضربان قلب خط تولید شما را با ضربان قلب بازار و تقاضای مشتری، هماهنگ میکند.
تصور کنید که شرکت شما روزانه ۱۰۰۰ محصول تولید میکند و ساعت کاری مفید شما در یک روز، ۸ ساعت است. اگر بخواهید به این تقاضا پاسخ دهید، هر محصول باید هر چند ثانیه یا دقیقه از خط تولید خارج شود؟ زمان تکت دقیقا به همین پرسش پاسخ میدهد. این معیار به عنوان یک هدف، عمل کرده و نشان میدهد، برای برآورده کردن تقاضا، باید چه سرعتی در فرآیند تولید داشته باشید.
زمان تکت یک معیار ثابت نیست، بلکه با تغییر تقاضای مشتری، تغییر میکند. اگر تقاضا افزایش پیدا کند، زمان تکت کاهش یافته و این یعنی، باید تولید را سریعتر انجام دهید. اگر تقاضا کاهش پیدا کند، زمان تکت افزایش مییابد و شما میتوانید تولید را با سرعت کمتری انجام دهید.
استفاده صحیح از این معیار به شما کمک میکند، از تولید اضافی که منجر به انباشت موجودی میشود یا تولید ناکافی که باعث نارضایتی مشتری میشود، جلوگیری کنید. به بیان ساده، Takt Time ابزاری است که تولید را، دقیقا با نیاز مشتری هماهنگ میکند.
نحوه محاسبه زمان تکت
آغاز هر برنامهریزی دقیق در تولید، با شناخت درست زمان تکت همراه است؛ معیاری که به مدیران کمک میکند، از اتلاف منابع جلوگیری کرده و جریان کار را با نیاز بازار هماهنگ سازند. فرمول محاسبه آن ساده است:
زمان تکت = مجموع زمان کاری مفید ÷ میزان تقاضای مشتری
برای نمونه، فرض کنید مشتریان، سفارشی دارند که تولید هر واحد آن، ۸ ساعت زمان میبرد و طول روز کاری نیز ۸ ساعت است. در این حالت، زمان تکت، برابر با یک روز کاری خواهد بود. در پروژههایی که مراحل تولید، متنوعتر یا جزئیات بیشتری دارند، زمان را به دقیقه محاسبه میکنند. همان مثال پیشین را در نظر بگیرید: ۸ ساعت، معادل ۴۸۰ دقیقه است.
از این مقدار، باید زمان استراحت و فعالیتهای غیرتولیدی را کسر کرد تا زمان خالص تولید به دست آید. ممکن است تکمیل یک محصول، بیش از یک روز کاری طول بکشد، اما در مجموع، ۴۸۰ دقیقه صرف تولید آن شده باشد.
برای برآورد دقیق زمان مورد نیاز جهت پاسخگویی به تقاضای مشتری، میتوان از ابزارهای مدیریت پروژه بهره گرفت. هرگاه حجم سفارشها افزایش یابد، لازم است زمان تکت کاهش پیدا کند تا تولید، با سرعت بیشتری پیش برود. اینجا است که نقش مهارتهای مدیریتی، پررنگ میشود.
مدیر باید بتواند زمانبندی را بازتنظیم کرده و چرخه عمر پروژه را با شرایط جدید بازار، هماهنگ کند. در چنین موقعیتهایی، تقسیم فرآیند تولید به چرخههای کوچکتر، امکان محاسبه دقیقتر زمان تکت کل پروژه را فراهم کرده و به تصمیمگیریهای سریعتر و کارآمدتر منجر میشود.
دلایل اهمیت زمان تکت
استفاده از زمان تکت در یک فرآیند تولید، مزایای متعددی به همراه دارد و در بهبود عملکرد کلی شرکت، نقشی حیاتی ایفا میکند. این معیار به شما اجازه میدهد، فرآیندهای تولیدی خود را با نیازهای واقعی بازار همگام کنید. با این کار، از تولید بیش از حد یا کمتر از نیاز، جلوگیری شده که خود منجر به مدیریت بهتر منابع و کاهش هزینهها میشود.
از طرف دیگر، زمان تکت به عنوان یک معیار عملکردی، به تیمهای تولید کمک میکند، به طور مداوم فرآیندهای خود را ارزیابی و بهبود بخشند. در ادامه به برخی از دلایل اصلی اهمیت این مفهوم میپردازیم.
شناسایی و حذف تنگناهای تولید
تنگناهای تولید، فرآیندهایی هستند که سرعت کمتری دارند و باعث میشوند سایر مراحل تولید، متوقف شوند یا با سرعت کمتری کار کنند. وقتی زمان تکت را محاسبه میکنید، به یک هدف مشخص، برای سرعت تولید میرسید. اگر هر یک از مراحل تولید شما، بیشتر از زمان تکت طول بکشد، این نشاندهنده وجود یک تنگنا در آن مرحله است.
با شناسایی این نقاط، میتوانید تمرکز خود را بر روی حل مشکلات مربوط به آنها قرار دهید، مانند: بهبود فرآیند، آموزش کارکنان یا اضافه کردن تجهیزات جدید. این کار به شما کمک میکند، جریان تولید را روان و بدون وقفه نموده و در نهایت، راندمان کلی خط تولید را افزایش دهید.
هماهنگ سازی ریتم کاری
زمان تکت یک هماهنگی مشخص، برای کل خط تولید ایجاد میکند. این مفهوم به هر بخش و هر کارمند اجازه میدهد، سرعت کار خود را با سرعت کلی خط تولید هماهنگ کند. این هماهنگی، از ایجاد گلوگاهها یا تولید اضافی جلوگیری میکند؛ به عنوان مثال، اگر یک مرحله از فرآیند تولید، سریعتر از زمان تکت کار کند، محصولات اضافی تولید کرده که باید در جایی نگهداری شوند و این، خود باعث افزایش هزینهها و پیچیدگیهای مدیریتی میشود. با استفاده از زمان تکت، میتوانید از یک ریتم ثابت و هماهنگ، در کل فرآیند تولید اطمینان حاصل کنید.
بهینه سازی اضافه کاری و منابع
یکی از مزایای مهم استفاده از زمان تکت، کمک به تصمیمگیریهای مدیریتی در خصوص منابع است. با دانستن زمان تکت، میتوانید به طور دقیق تعیین کنید، که آیا برای پاسخگویی به تقاضا، نیاز به اضافه کاری دارید یا خیر. اگر سرعت تولید شما با زمان تکت، همخوانی داشته باشد، ممکن است نیازی به اضافه کاری نداشته باشید و این، به کاهش هزینههای نیروی انسانی کمک میکند.
از طرف دیگر، اگر تقاضا افزایش یافته و زمان تکت کاهش یابد، میتوانید به شکل مناسب و کنترلشدهای، به اضافه کاری روی آورید یا منابع اضافی را به کار بگیرید، تا به هدف تولید برسید. این رویکرد به شما کمک میکند، منابع خود را به طور هوشمندانهتری مدیریت کنید.
مزایای زمان تکت
- افزایش بهرهوری و راندمان: با هماهنگ کردن سرعت تولید با تقاضای مشتری، از تولید اضافی که نیاز به انبارداری و هزینههای اضافی دارد، جلوگیری میشود. این امر باعث میشود، منابع و نیروی کار، به طور موثرتری مورد استفاده قرار گیرند.
- کاهش هزینهها: از آنجایی که زمان تکت به شما اجازه میدهد، فقط به اندازه نیاز، تولید کنید، هزینههای مربوط به نگهداری موجودی انبار، تولید اضافی و مواد اولیه هدر رفته، به شدت کاهش مییابد.
- بهبود کیفیت محصول: زمانی که فرآیند تولید، در یک ریتم ثابت و قابل پیشبینی قرار میگیرد، کارگران میتوانند با تمرکز بیشتری، روی کیفیت کار کنند. این امر، باعث کاهش خطاها و افزایش کیفیت نهایی محصول میشود.
- افزایش رضایت مشتری: با تولید به موقع و در زمان مناسب، شما قادر خواهید بود، به تقاضای مشتریان پاسخ دهید و از تاخیر در تحویل جلوگیری کنید. این امر، به افزایش رضایت و وفاداری مشتری منجر میشود.
- ایجاد یک فرهنگ بهبود مستمر: Takt Time یک هدف روشن و قابل اندازهگیری برای تیمهای تولید فراهم میکند. این موضوع، تیمها را تشویق میکند تا به طور مداوم، به دنبال راههایی برای بهبود فرآیندها و رسیدن به هدف باشند.
محدودیت های زمان تکت
- نوسانات در تقاضای مشتری: زمان تکت بر پایه تقاضای مشتری محاسبه میشود؛ بنابراین اگر تقاضا، به طور ناگهانی و غیرقابل پیشبینی تغییر کند، محاسبه زمان تکت نیز باید به سرعت بهروز شود.
- انعطافناپذیری در برخی فرآیندها: در برخی صنایع، به ویژه آنهایی که فرآیندهای پیچیده یا زمانبر دارند، اعمال یک زمان تکت ثابت، ممکن است دشوار باشد.
- عدم در نظر گرفتن زمان آمادهسازی: زمان تکت، فقط به زمان مفید تولید اشاره دارد و زمانهای آمادهسازی یا راهاندازی دستگاهها را در نظر نمیگیرد.
- فشار بر روی کارکنان: اگر زمان تکت به صورت غیرواقعی و بسیار فشرده تعیین شود، میتواند فشار زیادی بر روی کارکنان وارد کرده و منجر به خستگی، استرس و کاهش کیفیت کار شود.
تفاوت تکت تایم (Takt Time) و سایکل تایم (Cycle Time)
بسیاری از افراد، دو مفهوم زمان تکت (Takt Time) و زمان چرخه (Cycle Time) را با هم اشتباه میگیرند، در حالی که این دو مفهوم، تفاوتهای کلیدی دارند. درک این تفاوتها برای مدیریت موثر فرآیندهای تولید، بسیار مهم است. در ادامه، به بررسی تفاوت تکت تایم و سایکل تایم میپردازیم:
زمان تکت (Takt Time):
- مفهوم: زمان تکت، یک هدف است و نشان میدهد، برای پاسخگویی به تقاضای مشتری، هر محصول، باید در چه بازه زمانی تولید شود.
- مبنای محاسبه: این معیار بر اساس تقاضای مشتری و زمان مفید تولید، محاسبه میشود.
- نقش: زمان تکت یک ریتم مشخص برای کل خط تولید تعیین میکند و یک معیار خارجی است که از بازار به دست میآید.
زمان چرخه (Cycle Time):
- مفهوم: زمان چرخه، مدت زمان واقعی است که برای تکمیل یک فرآیند یا تولید یک واحد محصول، صرف میشود.
- مبنای محاسبه: این معیار، بر اساس مشاهدات داخلی و عملکرد واقعی خط تولید، اندازهگیری میشود.
- نقش: زمان چرخه، نشاندهنده سرعت واقعی فرآیند تولید است و یک معیار داخلی محسوب میشود.
تفاوت کلیدی: زمان تکت ،آن چیزی است که باید انجام دهید، در حالی که زمان چرخه، آن چیزی است که واقعا انجام میدهید. هدف اصلی این است که زمان چرخه هر فرآیند، کمتر یا مساوی با زمان تکت باشد. اگر زمان چرخه، بیشتر از زمان تکت باشد، این نشان میدهد که فرآیند شما، قادر به پاسخگویی به تقاضای مشتری نیست و یک تنگنا وجود دارد؛ برای مثال، اگر زمان تکت شما ۱۲۰ ثانیه باشد و زمان چرخه یکی از فرآیندهای شما ۱۴۰ ثانیه طول بکشد، این بدان معنا است که آن فرآیند، نمیتواند با ریتم تقاضای مشتری هماهنگ شود. در چنین شرایطی، باید برای کاهش زمان چرخه آن فرآیند، تلاش کنید.
آنچه در این مقاله گفته شد
در این مقاله، به طور جامع به مفهوم زمان تکت پرداختیم و نقش حیاتی آن را در هماهنگی فرآیندهای تولید با تقاضای مشتری شرح دادیم. آموختیم که زمان تکت، یک ابزار کلیدی برای افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها و بهبود کیفیت است. همچنین، با بررسی تفاوت آن با زمان چرخه، نشان دادیم که زمان تکت، یک هدف است و زمان چرخه، عملکرد واقعی شما را نشان میدهد. در نهایت، با درک و به کارگیری صحیح این مفهوم، میتوانید سیستم تولیدی خود را به یک سیستم کارآمد و پاسخگو تبدیل کنید.
بدون دیدگاه