تعریف سرمایه فکری – ابعاد و انواع intellectual capital+ اهمیت

وقتی مدیران و صاحبان یک شرکت می‌خواهند روی آن قیمت بگذارند باید ارزش دارایی‌های مشهود و نامشهودی که در آن وجود دارد را اندازه بگیرند. دارایی‌های مشهود که در انگلیسی به آن tangible گفته می‌شود چیزهایی شبیه به دفترکار، سیستم‌ها، لوازم الکترونیکی، میزها و صندلی‌ها و به طور کلی هر تجهیزاتی است که در این شرکت وجود دارد که به نوعی رضایت شغلی کارکنان را به همراه دارد. اما دارایی‌هایی نامشهود یا intangible نیز وجود دارند که ارزش گذاری روی آن‌ها کار پیچیده‌تری است. اما به هر حال جزو اموال ارزشمند محسوب شده و روی ارزش نهایی شرکت اثرگذار هستند.یکی از مهم‌ترین این دارایی‌ها سرمایه فکری است.

به طور مثال شرکت گوگل را در نظر بگیرید. این شرکت چندین ساختمان و کلی تجهیزات دارد که طبیعتاً قابل اندازه‌گیری و قیمت گذاری هستند. اما افرادی در این سازمان کار می‌کنند که سرمایه فکری آن محسوب می‌شوند. بدیهی است که نمی‌توان این سرمایه را به سادگی اندازه گرفت. چون هرکدام از این افراد با ایده‌های خلاقانه‌ای که دارند و امکاناتی که به ابزارهای گوگل اضافه می‌کنند، ارزش‌های جدید و البته مسیرهای تازه‌ای برای درآمدزایی در گوگل ایجاد می‌کنند.

قرار است در ادامه این مقاله به تعریف چیستی سرمایه فکری، انواع سرمایه فکری و توضیح چندین روش اندازه گیری دارایی‌های فکری بپردازیم.

سرمایه فکری (intellectual capital) چیست؟

در یک توضیح ساده سرمایه فکری اصطلاحی است که یک مجموعه از آن برای توصیف سطح دانش، منابع و مهارت‌های جمعی خود استفاده می‌کند. در تعریف دیگری دارایی‌های فکری عبارتند از دانش و مهارت تک تک اعضای تیم، قابلیت‌های تحقیق و نوآوری ساختار سازمانی، سیستم‌های اطلاعاتی و آموزشی و هرگونه مالکیت معنوی دیگری که توسط شرکت ایجاد شده است. یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های فکری در یک سازمان در کیفیت روابط با مشتریان و مشارکت استراتژیک با سایر همکاران شرکت یا رفتار سازمانی تعریف می‌شود.

به جز موارد فوق توضیح چیستی سرمایه فکری یا intellectual capital را می‌توان در توسعه محصول، نوآوری یا هر کشفی که در این شرکت رخ می‌دهد کامل کرد.

نکته بسیار مهمی که در سرمایه فکری وجود دارد این است که نباید به هیچ عنوان اهمیت سرمایه فکری را نادیده گرفت. درک اهمیت سرمایه فکری به شدت می‌تواند در بهبود مدیریت، به ویژه در حوزه مدیریت منابع انسانی کمک کند. اگر قدر سرمایه فکری داشته شود شما در فرآیندهای تصمیم گیری آگاه‌تر خواهید شد. در ضمن به شما در ایجاد استراتژی‌هایی کمک می‌کند که کسب و کار شما را بهبود می‌بخشد. ایجاد سرمایه فکری می‌تواند عملکرد کسب و کار را با کمک به اقتصاد دانش بهبود بخشد. شما با داشتن سرمایه فکری، استفاده از چرخه دمینگ، نرم افزارهای تحت وب و غیره می توانید شاهد افزایش بهره وری باشید.

تاریخچه سرمایه فکری چیست؟

تاریخچه سرمایه فکری و اهمیت پرداختن به آن به دهه 1990 میلادی برمی‌گردد. زمانی که در آن دو محقق به نام‌های نوناکا و تاکوچی توانایی یک شرکت برای تولید دانش جدید، انتشار آن در بین اعضای سازمان و تحقق آن در محصولات، خدمات و سیستم‌ها را به عنوان سرمایه فکری تعریف کردند.

انواع سرمایه فکری کدام است؟

آنچه از تعریف سرمایه فکری بر می‌آید این است که سرمایه فکری همان ارزش دانش و منابع اطلاعاتی یک شرکت است که می‌تواند نوعی سود اقتصادی برای آن شرکت ایجاد کند. حالا این دارایی می‌تواند به انواع زیر تقسیم شود:

1- سرمایه انسانی یا Human Capital

سرمایه انسانی عبارتی است که به توصیف مهارت‌ها، تحصیلات، تجربه و ارزش نیروی کار یک سازمان می‌پردازد. در واقع این دانش و تخصص افراد در یک شرکت است که می‌تواند ارزش شرکت را بالا ببرد. سرمایه انسانی یک سازمان نشان می‌دهد که مدیریت چگونه به طور موثر از منابع برای کمک به کارکنان برای دستیابی به پتانسیل خود استفاده می‌کند. یعنی مدیر چطور محیط مناسب را فراهم می‌کند تا در آن افراد بتوانند ایده‌های تازه مطرح کنند، کارهای خود را هوشمندانه‌تر انجام دهند و راه‌های تازه‌ای برای سرمایه گذاری پیدا کنند. البته در نظر داشته باشید که اینکارها بر عهده ی کسی است مدیریت منابع انسانی را بلد باشد.این شخص نیز از سوی کسی که اصول مدیریت را خوانده باشد، انتخاب می شود.

2- سرمایه رابطه ای Relational Capital

سرمایه رابطه ای شامل تمام روابط ارزشمند و سودآوری است که یک سازمان با مشتریان، تامین کنندگان، شرکا و سایر نهادهای بیرونی دارد. همچنین شامل نام‌های تجاری یا برند، شهرت، محبوبیت در بازار هدف و علائم تجاری است که یک شرکت در اختیار دارد.

3- سرمایه ساختاری Structural Capital

سرمایه ساختاری سازمان، فرآیند و سرمایه نوآوری است که از سرمایه انسانی و رابطه ای سازمان حمایت می‌کند. این سرمایه شامل فرهنگ، فرآیندها، پایگاه‌های داده، مالکیت معنوی، زیرساخت‌های غیر فیزیکی، سلسله مراتب و غیره می‌شود. سرمایه ساختاری به دانش و ارزشی اشاره دارد که به ساختار و فرآیندهای سازمان تعلق دارد.

اهمیت سرمایه فکری چیست؟

ارزش واقعی یک شرکت با همین سرمایه فکری تعیین می‌شود. چون فراهم آوری مکان و تجهیزات کاری است که از هرکسی برمی‌آید. اما جذب سرمایه فکری موضوعی است که هرکسی قدرت جذب و نگهداشت آن را ندارد. بنابراین این سرمایه فکری است که نشان می‌دهد ظرفیت یک شرکت برای رشد و سودآوری چقدر است؟ سرمایه فکری یک ارزش نامشهود و اغلب منحصر به فرد است که دوام یک شرکت را تعیین می‌کنند.

سرمایه فکری گسترده می‌تواند مزایای بسیاری را برای یک بیزینس فراهم کند. یک پرسنل آموزش دیده، که ماهر و با استعداد است و روابط خوبی دارد، می‌تواند برای شرکت نوآوری کند، به آن‌ها در حل مشکلات پیچیده کمک کند.

روابط قوی با سرمایه‌گذاران، تامین‌کنندگان، توزیع‌کنندگان و شرکا می‌تواند به کسب‌وکارها امکان دسترسی به سرمایه مالی و دسترسی آن‌ها به مواد مورد نیاز برای تکمیل عملیات روزانه را بدهد. در نهایت دیده شدن، روابط سالم با مشتری و شهرت و برند خوب می‌تواند به بیزینس‌ها اجازه دهد تا سهم بازار خود را افزایش دهند و سود خوبی بدست آورند.

اندازه گیری سرمایه فکری چگونه انجام می‌شود؟

طبیعی است که اندازه‌گیری چیزی که موجودیت فیزیکی خاصی ندارد، کار ساده‌ای نیست. اما به هرحال احتمال زیادی وجود دارد که شما بخواهید سرمایه فکری سازمان خود را اندازه بگیرید. اما برای آن 3 روش وجود دارد که در ادامه توضیح داده خواهد شد:

1- روش کارت امتیازی یا Scorecard method

Scorecard method یا کارت امتیازی متوازن یک روش معروف برای شرکت‌ها و سازمان‌هاست تا دارایی‌های نامشهودشان را اندازه بگیرند. این روش اغلب شامل تجزیه و تحلیل چهار بخشی است که موارد زیر را پوشش می‌دهد:

  • فرآیندهای کسب و کار
  • مشتریان
  • یادگیری
  • رشد
  • امور مالی

بعد از آن متخصصان می‌توانند این چهار عنصر را به طور جداگانه تجزیه و تحلیل کنند، موفقیت‌ها و شکست‌ها را شناسایی کنند و امتیازی را به شرکت اختصاص دهند یا اشکال گرافیکی خاصی را ایجاد کنند که نشان دهنده موفقیت نسبی و نماد دار باشد.

2- روش نسبت سرمایه در بازار Market capitalisation method

روش ارزش بازار روشی رایج است که شرکت‌ها ارزش سرمایه فکری خود را با آن تخمین می‌زنند. این کار را با مقایسه ارزش مالی شرکت که به عنوان ارزش خالص دارایی‌های شرکت منهای دارایی‌های نامشهود و بدهی‌ها اندازه گیری می‌شود. این روش می‌تواند به مدیران بیزینس‌ها کمک کند تا تخمین بزنند که دارایی‌های نامشهودشان مانند روابط، سرمایه انسانی و فرآیندها چقدر به ارزش شرکت‌هایشان اضافه می‌کند.

3- روش بازده دارایی Return on assets

روش بازده دارایی که به آن ROA هم می‌گویند به بیزینس‌ها کمک می‌کند تا میانگین درآمدی را که دارایی‌های نامشهود آنها فراهم می‌کند را تخمین بزنند.

برای استفاده از این روش، متخصصان متوسط درآمد شرکت خود را قبل از مالیات در یک دوره معین می‌گیرند و این عدد را بر میانگین ارزش دارایی‌های مشهود آن تقسیم می‌کنند. نتیجه این محاسبه، بازده دارایی‌ها است که می‌توانند آن را با میانگین ROA در صنعت خود مقایسه کنند. سپس می‌توانند تفاوت بین ROA شرکت و متوسط ROA صنعت را در میانگین ارزش دارایی مشهود خود ضرب کنند تا ارزش دارایی‌های نامشهود در شرکت خود را تخمین بزنند.

این محاسبه برای روش ROA به شیوه زیر است:

میانگین درآمد قبل از مالیات ÷ میانگین ارزش دارایی‌های مشهود = ROA

تفاوت بین ROA شرکت و میانگین ROA صنعت x میانگین ارزش دارایی‌های مشهود = متوسط درآمد حاصل از دارایی‌های نامشهود

4- روش ناوبر اسکاندیا Skandia Navigator

Skandia Navigator یا SN مدلی برای تجزیه و تحلیل دارایی‌های نامشهود یک شرکت است که سرمایه فکری هم جزوی از آن محسوب می‌شود. SN روی سه حوزه تمرکز می‌کند. این سه حوزه شامل تمرکز روی مشتری، تمرکز روی منابع انسانی، تمرکز روی منابع مالی، تمرکز روی توسعه و تمرکز فرآیندی است.

مدیران بیزینس هنگام استفاده از این روش، هر یک از این مؤلفه‌ها را در کسب‌وکار خود تحلیل می‌کنند و موفقیت‌ها و چالش‌هایی را که در هر حوزه دارند، شناسایی می‌کنند.

نمونه‌هایی از سرمایه فکری

اگر توضیحات فوق را مطالعه کرده باشید، حتماً می‌توانید در مجموعه خودتان سرمایه فکری‌هایی که دارید را شناسایی کرده و آن‌ها را اندازه‌گیری کنید.

مثلاً شرکت یگانه که در زمینه تولید نرم افزارهای اداری از جمله نرم افزار اتوماسیون اداری، نرم افزار آرشیو اسناد، نرم افزار مدیریت مستندات EDMS و نرم افزار دبیرخانه فعالیت می‌کند، برنامه نویسانی دارد که قطعاً جزو سرمایه انسانی و در واقع سرمایه فکری این شرکت محسوب می‌شوند.

در پایان

آنچه در این مقاله شرح دادیم در خصوص سرمایه فکری بود. موضوعی که برای سازمان‌هایی که در جهت پیشرفت تلاش می‌کنند و برایشان نوآوری در اولویت انتخاب قرار دارد، بسیار حائز اهمیت است آن ها با استفاده از سرمایه فکری می توانند در مسیرهایی مانند: مراحل تولید نرم افزار، زبان برنامه نویسی پایتون، CHATGPT یا هوش مصنوعی و پیشرفت چشمیگیری داشته باشند.. اگر در این مورد پرسشی دارید که در این مقاله به آن پاسخ داده نشده است، آن را در بخش نظرات بنویسید تا در اسرع وقت به آن پاسخ دهیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.